آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی شهر اصفهان و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گونه گونی از آن بهره بردهاند. نام اصیل و کهن بنا مِهربین یا دژِ مهربین یا آتشکدهٔ مهربین بوده و اکنون در گفتارهای عامیانه به آن آتشگاه یا کوهِ آتشگاه میگویند.
آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.
این تپه از جنس سنگهای رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است.[۱]
این بنای خشتی غریب که بر فراز کوهچهای به بلندای ۱۰۰ متر (نسبت به دشت اطراف) در بخش ماربین اصفهان جای دارد، نخستین بار از سوی اَوِستا شناس بزرگ «ویلیامز جکسن» در اوایل قرن بیستم میلادی، مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفت.[۲]
بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِزرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.[۲]
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دورهٔ پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.
«آندره گُدار» به سال ۱۹۳۸ میلادی، در یکی از مُجَلَّدات «آثار ایران» که اختصاص به بناهای آتش داشت، گفتاری کوتاه ولی اصولی و دقیق دربارهٔ آتشگاه اصفهان میآورد. سپس «ماکسیم سیرو» در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، بررسیهای دقیقی را در آتشگاه به انجام میرساند، و برای نخستین بار اقدام به تهیهٔ نقشههای معماری صحیح از آن مینماید. کمی بعدتر، «کلاوس شیپ مان» با حضور درآتشگاه، آن را از نزدیک مورد مطالعه قرار داده و گزارش خود را در کتابی دربارهٔ بناهای آتش ایران، به زبان آلمانی انتشار میدهد.
از ایرانیان، نخستین بار رشید شهمردان (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در کتاب پرستشگاه زرتشتیان، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن اسماعیلیان اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد.
«علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.[۲]
«میترا آزاد» با تکمیل کردنِ گزارشِ موبد شهمردان در ذکر آتشخانههای ایران، و یاری گرفتن از مطالعات «دیتریش هوف» دربارهٔ گونه شناسی چهارتاقهای ساسانی فارس و نیز مطالعات «شیپ مان» در روند دگرگونی و توسعهٔ آتشکدهها، بنای استوانهای شکل فوقانی آن را از نظر دارا بودنِ پلان دایرهای شکل، با بنای موسوم به «آتشگاه چاهک» در استان قم مقایسه میکند.[۲]
از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفته است. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بیتوجهی واقع شده است.
امروزه در نگهداری از این مجموعه توجهی صورت نمیگیرد. در بافتِ ساختمانهای این بنا میتوان سوراخهای زیادی را دید که به دستِ گنج یابان کنده شدهاست. بازدید کنندگان نیز خود باید راهِ بالا رفتن را انتخاب کنند و با توجه به ساختار تپه و خشتی بودنِ این سازه، سرعتِ تخریب بوسیله بازدیدکنندگان -بویژه در روزهای بارانی- بیشتر میشود.
از تاریخ نویسان و جغرافیانویسان قدیم، برخی راجع به آتشگاه اصفهان مطالبی نوشتهاند. از آن جمله:
در قریه مارابین، قلعهای از بناهای طهمورث موجود است و در آن آتشکدهای ست.[۳]
کیاردشیر در شهر اصفهان، به یک روز سه آتشکده بنیاد گذاشت. یکی را به هنگام برآمدن آفتاب در جانب «قلعه ماربین» (ماربین، مهربین یا آتشگاه امروزی) به نام آتشکدهٔ شهر اردشیر، دوم آتشکدهای به نام زروان اردشیر به هنگام ظهر در دارک از روستاهای خوار (برخوار فعلی) و سوم، آتشکدهٔ مهر اردشیر در روستای "اردستان».[۴]
کوه آتشگاه، روز آبادیش، شکوه مخصوص داشتهاست. این پرستشگاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمیپوشانیده. مانند آتش؛ سره و پاکیزه بوده. همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی آسمان زبانه میکشیده و در شبهای تار، از دور، دلهای افسرده را قوت میداده و از نزدیک، با پیچ و خمِ دلربا، با روانِ انسان گفتگو میکرده.[۵]
منبع :
تعداد نظرات ۰